menu

11:10 AM
مفهوم ناشناخته؛ دختر افغان حریم خصوصی را با اجرای نمایش سفید برجسته کرد

فاطمه حسینی، دانشجوی عکاسی دانشگاه تهران است. او پیش از روی آوردن به عکاسی دو سال درس انجینری خوانده است. اما در عکاسی توانسته استعداد خود را بیابد. فاطمه حسینی پنج نمایشگاه انفرادی در تهران، کابل و شهرهای دیگر برگزار کرده است. او در عین حال در بیش از ده نمایشگاه گروهی نیز شرکت داشته است. حسینی در کنار عکاسی، نقاشی نیز کرده است و اخیرا، در مدرن آرت (هنر مدرن) شامل آرت پرفورمینس، ویدیو آرت و انستالشن نیز داخل شده و کار کرده است. حوزه تخصصی این دخترخانم افغان در عکاسی، ستیج فوتوگرافی می‌باشد. فاطمه اخیرا با نمایش فضای سفید که تمرکز بر آشنایی شهروندان افغان با حریم خصوصی داشته، در کابل خبرساز شده است. خبرنامه این مصاحبه را با خانم حسینی در غرب کابل انجام داده است.

خبرنامه: چطور شد که شما از انجنیری به هنر روی آوردید؟

فاطمه حسینی: متاسفانه در جامعه ما برای انتخاب رشته‌ی دانشگاهی یک نوع پیش فرض ها هم از جامعه و هم از خانواده برای ما وجود دارد. فکر می‌کنند که رشته‌های که قبلن طبق کلیشه‌ها، ارزشمند تعریف شده است و بازار کاری خوبی داشته، آنها را برای ما برجسته می‌کنند. آنان فکر می‌کنند که دانشجوی موفق کسی است که صرف در همین رشته‌ها  از خود مهارت خوب‌تر نشان دهد. من در آزمون کانکور نمراتم زیاد بود و ریاضی خواندم. اشتباه بزرگتر از آن این بود که بعد از آن سراغ مهندسی رفتم. در این دو رشته‌ی که خواندم، اصلن خود را راحت احساس نکردم، بعد متوجه شدم که من برای مهندسی و انجنیری نیستم.

به همین خاطر گرچند دیر شده بود و من شش سمستر شده بود که انجنیری خوانده بودم، اما وقتی مدرک ام را گرفتم دیگه از این رشته انصراف دادم . این کارم باوجود که با مخالفت‌های خانواده و دوستانم روبرو شد، اما بعد از انصراف از این رشته، توانستم پذیرش دانشگاه تهران را در بخش عکاسی بدست آورم.

 خبرنامه: وایت اسپیس(فضای سفید) چیست؟

فاطمه حسینی: وایت اسپیس یا فضای سفید عنوان آرت پرفورمینس بود که مختص شده است به «پرایوسی‌سپیس» یا حریم خصوصی. درواقع وایت اسپیس یک سلسله حرکات است که بعد از سه یا چهار سالگی در ما رشد می کند. در این سن ما می‌شناسیم که حریم شخصی چیست، از کجا می آید و چگونه در ما زنده می شود. در قسمت مغز ما انگار ترسی وجود دارد که با تجاوز یا ورود هرکسی به حریم ما همان قسمت مغز ما آسیب می‌بیند. و این عنوان من بود که خواستم آن را اجرا کنم. دغدغه ی اجرای این نمایش این بود که من خواستم برای مردمم توضیح دهم که حریم خصوصی یعنی چه و چقدر برای فرد این حریم شخصی اهمیت دارد.

فاطمه حسینی دانشجوی عکاسی در دانشگاه تهران است

وقتی خواستم، بیشتر  در شناختن حریم خصوصی کمکی کنم، از اجرای سیرکل (دایره)  استادم دکتور اشا صدر استفاده کردم.  من در ایران با استادم مصاحبه کردم و یکجا این نمایش را کار کردیم و من خواستم دوباره همان پیام را به یک جغرافیایی برسانم که خشونت و جنگ باعث شده است که حساسیت‌های ذهنی این مردم نسبت به همه چیز، از بین برود و ضعیف شود. با این وجود حریم خصوصی یک کلمه نا آشنا برای اینان هستتا برسد به این که آن را احترام کنند.

با این حال این ماجرا به این جا رسید و با تمام مشکلات که سر راهم وجود داشت، من این نمایش را انجام بدهم.

فضا برای من خیلی مهم بود. من در مکانی این نمایش را برگزار کردم که قصر ملکه ای بود. در فضای متقاوت و با انسان‌های متفاوت و با حرکات و با بازخورد های متفاوت.

خبرنامه: از جریان اجرای تان در باغ بابر بگویید؟ چقدر به هدف تان با اجرای این نمایش رسیدید؟

فاطمه حسینی: نقش اصلی را در این نمایش را  لباسم بازی می‌کرد. من هیچگاه نخواستم این لباس توسط خیاط معمولی دوخته شود و هم‌چنان یک پارچه معمولی باشد. این لباس توسط یکی از بهترین طراحان لباس در افغانستان طراحی شده بود. بخاطر این که آن حریم شخصی من بود، همانطور که وقتی ما در سه سالگی و چهار سالگی تازه حریم خصوصی را می شناسیم. آن روز، آن لباس نقش حریم خصوصی  و  تن من را بازی می‌کرد. آن آدم ها که در اطراف من بود به نوعی تلاش می‌کردند که به آن آسیب بزنند. با این وجود بود که آنان را تک تک صدا می‌زدم و به خود اجازه می‌دادم که شخصی‌ترین و بی‌ربط‌ترین سوال‌های که اصلن به من مربوط نیست را از اشخاص اطرافم بپرسم. کاری که هر روز ما انجام می‌دهیم.

من دقیقن تمثیل کاری را کردم که هر روز در این مرز و بوم انجام می‌شود. و از آن افراد خواستم، روی یک لیوان بی ارزش که روی میز گذاشته بودم، برای من کلمه‌ای بنویسند و یاهم روی لباس من چیزی بنویسند که بار شان خالی شود. جالب این بود که میزان خشونت اینقدر عجیب و غریب بود که هرکس به خود جرات می داد که روی لباس من، بتوانند هرچیز که دل شان شود، بنویسند؛ روی لباس که نقش تنم را بازی می‌کرد و نباید حتی دست بزنند.

خانم حسینی نمایش فضای سفید را در باره وضعیت حریم خصوصی در کابل اجرا کرده است

در واقع پیام من این بود که چیزی را به نام حریم خصوصی به‌رخ مردم بکشانم. و فکر بکنند و بدانند که چیزی به نام حریم خصوصی وجود دارد که باید به آن احترام گذاشته شود.

خبرنامه: برداشت نهایی تان از بازخوردهای این نمایش در چنین جفرافیایی چگونه بود؟

فاطمه حسینی: من بر اساس الهام‌های که از نظریه ادوارد هال گرفته بودم که این دانشمند می‌گوید که حریم خصوصی را به شکل سیرکل (دایره) های اطراف انسان‌ها تعریف می کند و هر انسان باید در فاصله خاص و تعریف شده از آن حضور داشته باشد. در امریکا و در جهان اول این اصل کاملن رعایت می‌شود، اما در خاور میانه و در فضای افغانستان کاملن این شعاع زیر سوال رفته است. ما نمی‌دانیم که کسانی که در دایره اول زندگی مان قرار دارد، با چی فاصله‌ای و در چند سانتی متری ما قرار داشته باشند. چه از نگاه برخوردها و چه از نگاه مراودات.

متاسفانه ما این فاصله‌های مشخص را درک نمی‌کنیم و اجازه می‌دهیم که به شخصی‌ترین مسایل همدیگر دخالت کنیم. ما حتی بار روانی این که اظهار نظر کنیم در مورد پوشش کسی و یا قضاوت کردن در مودر کارهای شخصی او، این ریز نکات را اصلن نمی شناسیم که احترام بگذاریم. اما فقط من خواستم حد اقل این را برجسته کنم که افراد چقدر راحت در این مرز و بوم، وارد حریم خصوصی یگدیگر می‌شوند و به یگدیگر توهین می‌کنند. در این اجرای که من داشتم همه به خود اجازه دادند که به حریم شخصی من داخل شوند و به همین خاطر بود که من در طول این اجر همه اش گریه کردم. و این گریه‌ها، نشان می‌داد که چقدر دارد افراد به من توهین می‌کند.

خبرنامه: برداشت  شخصی‌ات از جامعه افغانستان در مورد حریم‌خصوصی چی است و چقدر با این نمایش توانستی به این مساله پی ببری؟

فاطمه حسینی: در افغانستان، صبح که از دم دروازه خانه، اولین قدم را به بیرون می‌گذاریم، و بعد سوار تکسی می‌شویم، از همان برداشتن قدم اول ات، نقض حریم خصوصی ات شروع می شود. به تکسی‌ران که ما اعتماد می‌کنیم که ما را تا جایی برساند، نگاهای او و سوال کردن پرسش های بی‌ربط که اصلن به او مربوط نیست و همین‌طور در سطح جامعه نگاهای وجود دارد که همه و همه‌ی اینها نقض حریم خصوصی است و آزار دهنده می‌باشد. در صورتی‌که تو اگر در جهان اول باشی، اگر اینطوری کسی بیش از چند ثانیه ای به تو خیره شود و آن نگاه آزار دهنده باشد، تو می‌توانی از آن شکایت کنی و می‌توانی حساب این که به شما خیره شده است را ازش بگیری.

فاطمه حسینی با وجودی جوانی، توانسته در مدت اندک اقامت در افغانستان فعالیت های آموزشی جدی را انجام دهد

از سیرکل (دایره) جامعه که بگذزیم به سیرکل (دایره) خانواده می رسیم که هرروز در خانواده نیز این حریم ات شکستانده می‌شود. به تو می‌گوید که این کار را بکن و این کار را نکن. در صورتی که تو دیگر بالغ هستی.

خبرنامه: مشکل مراعات نکردن حریم شخصی در افغانستان را در چه می‌بینید؟

فاطمه حسینی: حریم شخصی با توجه به سنت‌ها و فرهنگ یک جغرافیا شکل می‌گیرد. انسان‌های که در افغانستان زندگی می کنند، روی بسیاری از مساله‌های مهم دخیل در زندگی شان مطالعه ندارد از آن جمله یک آن همین حریم خصوصی است. این علت باعث شده است که آنان بنا به نشناختن حریم خصوصی هیچ اعتنایی به این حریم ندارند و احترام اش نمی گذارند. پس همه چیز وابسته به فرهنگ یک جامعه است.

خبرنامه: با توجه به مشترکات فرهنگی دوکشور ایران و افغانستان، چقدر تفاوت های در حوزه حریم خصوصی در این دو کشور وجود دارد؟

فاطمه حسینی: فرهنگ‌های نسبتن نزدیک باهم دارند. وقتی در شلوغ‌ترین میتروی پاریس و پکن و امسال آن ایستاد باشیم، در همان شلوغی حتی کسی به تو تچ هم نمی‌کند. در حال که در تهران پایتخت ایران، در میترو ها، خیلی راحت همه به خود شان اجازه می‌دهند که با تو تچ کنند. آنان نمی‌دانند همین یک تچ چقدر بالای ذهن شخص مقابل تاثیر منفی خواهد گذاشت و حتی همین مساله‌ی کوچک باعث متوقف شدن تصمیم آن فرد که برای کاری گرفته است، شود.

اما در ایران سنسور (حس‌گر) های آدم ها هنوز در مورد یک چیز ضعیف نشده است. آنان هنوز درک می کنند که با خیره شدن به انسانی، با نوشتن در مورد کسی در محیط سایبری و امسال آن، می‌تواند به حریم یک شخص توهین شود. در صورتی که در این جا (در افغانستان) این سنسور ها برای خیلی از آدم ها ضعیف شده است. حالا دلیلش جنگ بوده یا هرچیز دیگر اما نیاز به فرهنگ سازی داریم که باید روی آن کار شود.

عدم رعایت حریم خصوصی مسئله جدی در جهان سوم به ویژه در افغانستان پنداشته می‌شود

با این وجود این نمایش را که من انجام دادم، کاملن یک نمایش نا آشنایی برای این مردم بود. اما من خواستم پیامم را برسانم. حد اقل  یک زمینه‌سازی و یک پیش‌فرض برای این مردم در مورد حریم خصوصی بیان کردم. حالا فضا کمی برای کسانی آماده شده که بخواهند در این زمینه کارهای بکنند و فرهنگ سازی نمایند.

خبرنامه: به نظر تان در این جا،  بالای حریم خصوصی بیشتر در محیط واقعی تجاوز می‌شود یا محیط سایبری؟

فاطمه حسینی: دورویی در شخصیت انسان های افغانی وجود دارد. آنان در دنیایی واقعی چهره اصلی شان را نمی توانیم ببینیم. در صورتی که در محیط سایبری نقاب از چهره تک تک آنان بر داشته می‌شود و آنان راحت به خود اجازه می‌دهند که هرنوع توهین و هم‌چنان هر نوع حرف‌های در این محیط برایت بگوید.

خبرنامه: فکر می‌کنید با این اجرای تان در افغانستان، چقدر به همان هدف که شما می‌خواستید، رسیده اید؟

فاطمه حسینی: آرت پرفورمینس در واقع یک اجرای است که همان لحظه اجرا اش، سند می‌شود و همان لحظه پیام اش را ابراز می‌کند. یعنی  بعد از آن حتی بررسی آن قضیه دیگر هیچ فایده ای ندارد. بخاطری که جریان آن در همان لحظه اتفاق افتاده است.

این نمایش در حالی که هم برای مخاطب من زننده بود که من به آنها توهین می‌کردم و به شخصی ترین مسایل شان دخالت می‌کردم و هم‌چنان همانقدر برای من زننده بود که آنان روی لباسم هر چیزی نوشتند، بالاخره همه این‌ها باعث شده است که مخاطب من حداقل شناختند که چیزی به نام حریم خصوصی در زندگی انسان‌ها وجود دارد.

اما در خارج از آن قضیه، نقد ها و پیام‌های را که دریافت کردم، فهمیدم که این نمایش ذهن تعدادی را درگیر خودش کرده است. همین که تعدادی در این مورد فکر می‌کنند و دنبالش می روند، همین برای من کافی است. برای من همین پیام کافی بود که این موضوع توانست ریشه‌ای در ذهن قشر و عده‌ای از افراد جامعه افغانی بدواند.

فاطمه حسینی اکنون روی هنر مدرن تمرکز جدی می نماید

خبرنامه: تصمیم دارید که روی همچون موضوع‌های در آینده کارهای جدی تری انجام دهید؟

فاطمه حسینی: من اجراهای زیادی را برای جامعه افغانستان طراحی کرده ام، اگر ما بخواهیم آرت پرفورمینس یا هنر نمایشی را در افغانستان ادامه دهیم، قطعن ما می‌توانیم بزرگ ترین فیستوال ها را در کابل برگزار کنیم، معروف‌ترین هنرمندان این عرصه را در این اینجا دعوت کنیم. من نمی‌خواهم که هنر ما فصلی یا پروژه ای باشد، ما برنامه‌های روی دست داریم و می‌خواهیم طرح های بیشتری را اجرا کنیم. کارهای من قطعن با این نمایش متوقف نمی‌شود.

 

Category: هـــــــــــــــــنری | Views: 1036 | Added by: Elham | Rating: 0.0/0
Total comments: 0
->
Name / Login
E-mail