menu

 چکیده

بحران افغانستان به عنوان یک بحران منطقه ای، که تاثیر قابل توجهی بر محیط بین المللی دارد، از دو زاویه قابل بررسی است: یکی بررسی جامعه شناختی بحران از دیدگاه جامعه شناسی سیاسی، دیگری بررسی بحران از دیدگاه روابط بین الملل.

از منظر جغرافیای سیاسی، آیا بحران کنونی افغانستان متاثر از ساختار جغرافیایی و موقعیت راهبردی آن کشور است یا خیر؟ با توجه به این نکته، که همواره نقاط بحرانی جهان با نقاط راهبردی منطبق اند، آیا افغانستان که کانون بحران گردیده، از چنین موقعیتی برخوردار است؟ چرا هر روز این بحران ابعاد گسترده تری پیدا می کند؟

نقش هر کشور در سیاست ملل و حوزه فعالیت آن در روابط بین المللی، بیش تر تابع موقعیت جغرافیایی و ارتباط آن با کشورهای همسایه (قدرتمند یا ضعیف) و نیز نقش آن در رقابت بین قدرت های بزرگ جهانی است. کشوری که دارای موقعیت ممتاز سیاسی - جغرافیایی است، در صورتی که با توجه به اصول و مبانی جغرافیای سیاسی، به صورت کارامد و مثبت وارد صحنه بین المللی شود، موجب اقتدار و عزت بین المللی آن کشور می گردد، وگرنه موقعیت جغرافیایی و راهبردی در جهت عکس عمل می کند و بحران آفرین می گردد; زیرا با توجه به مهارت های انسان در بازی های بین المللی و تحول فن آوری، امروزه دیگر سیاست های جغرافیایی صرفا به معنای رقابت راهبردها در سطح جهان نیست، بلکه مجموعه پیچیده ای از نیروهای متخاصمی است که بر سرزمین هایی با ابعاد کوچک به نزاع و رقابت می پردازند و هدفشان، یا اثبات تفوق سیاسی خود است یا بیرون راندن رقیب یا رقبای خود از صحنه. به نظر می رسد افغانستان، که امروزه کانون بحران گشته، متاثر از چنین طرز تفکری حاکم بر روابط بین المللی است.

این مقال، از این منظر درصدد تحلیل بحران افغانستان است.

موقعیت و ساختار جغرافیایی افغانستان

افغانستان از نگاه جغرافیایی، در مرکز آسیا واقع شده و حالت چهارراه را در بین مناطق بزرگ این قاره دارد. این کشور، که 650000 کیلومتر مربع مساحت دارد، از شمال در فاصله تقریبا 2384 کیلومتری پامیر قرار داشته و در شرق تا دهانه ذوالفقار امتداد ... Read more »

Category: ســـــیاست | Views: 1077 | Added by: Elham | Date: 2016-08-20 | Comments (0)